ما عاشق شدیم من تو شدم تو نه من شدی و نه خودت بودی
من تو را آنچنان می خواهم که به جانم سنجاق شوی وعشقمان از دیوارها هم بگذرد و مزرهای جغرافیای جهان را، در نورد.من اینجور دوست داشتن ها را می خواهم.از داستان در دست تالیف : پنجره ای رو به خدا " پوران موسوی 1218
...من نه جلوی تو می ایستم که از تو برتر نیستم و نه پشت سر تو می ایستم که تو از من بر تر نیستی ."چون همه بار یکداریم و برگ یک شاخسار".....پاراگرافی از رمان بلند« پنجره ای رو به خدا » در دست تالیف. نوشته . پوران موسوی ۱۲۱۸
دور از تو مندر انزوای خود تنهاترینم و غریبانه ترین هوا را نفس می کشمتو در کدام سوی جهانی ...؟که ساعت گرینویچ همزمان آمدنت را نمی داند ...از مجموعه شعر " در خلوت زلال عشق"
به مردم با مرام و مهربان کرمانشا و سر پل ذهاب و حومه. در فاجعه زلزله...وطنموطنم وطنمتکه ای از تنتپاره شدچه آمد بر سرتیک شبه غرق ماتم آواره شدفرهاد زین غم و ماتم بیچاره شدایران به سوک نشسته وزین مصیبت صدپاره شد.پوران موسوی 1218
ما عاشق شدیم
ReplyDeleteمن
تو شدم
تو
نه من شدی
و نه خودت بودی
من تو را آنچنان می خواهم
ReplyDeleteکه به جانم سنجاق شوی
وعشقمان از دیوارها هم بگذرد
و مزرهای جغرافیای جهان را، در نورد.
من اینجور دوست داشتن ها را می خواهم.
از داستان در دست تالیف : پنجره ای رو به خدا "
پوران موسوی 1218
...من نه جلوی تو می ایستم که از تو برتر نیستم و نه پشت سر تو می ایستم که تو از من بر تر نیستی ."چون همه بار یکداریم و برگ یک شاخسار".....
ReplyDeleteپاراگرافی از رمان بلند« پنجره ای رو به خدا » در دست تالیف. نوشته . پوران موسوی ۱۲۱۸
ReplyDeleteدور از تو
من
در انزوای خود تنهاترینم
و غریبانه ترین
هوا را نفس می کشم
تو در کدام سوی جهانی ...؟
که ساعت گرینویچ هم
زمان آمدنت را نمی داند ...
از مجموعه شعر " در خلوت زلال عشق"
ReplyDeleteبه مردم با مرام و مهربان کرمانشا و سر پل ذهاب و حومه. در فاجعه زلزله...
وطنم
وطنم
وطنم
تکه ای از تنت
پاره شد
چه آمد بر سرت
یک شبه غرق ماتم
آواره شد
فرهاد زین غم و ماتم
بیچاره شد
ایران به سوک نشسته
وزین مصیبت صدپاره شد.
پوران موسوی 1218